تولد آوا
بازم سلام تواین مدت تصمیم داشتم که تمام خاطرات آوا جون را کامل براتون بگم با قلم من
وزبان آوا... اما به دلایلی تصمیمم عوض شد...الان فقط خیلی خلاصه جریان به دنیا اومدنش رو
براتون تعریف میکنم...بله طبق سونو گرافی ها قرار بود آوا 18 دی ماه بدنیا بیاد حالا ماه آخر
حاملگی بود ومن که مامان آوا جون هستم داشتم لحظه شماری میکردم برای بدنیا اومدن دخترم
...این روزای آخر همش دلشوره واسترس داشتم نمیتونستم درست تصمیم بگیرم که سزارین
بشم یا طبیعی زایمان کنم ...هر کس یه چیزی میگفت دکترم میگفت سزارین مامان اینا میگفتن
عوارض داره و... خلاصه سر در گم شده بودم تا اینکه....بلاخره با شرایطی که پیش اومد و رد
شدن تاریخی که برای زایمان تخمین داده شده بود ونداشتن علايم زایمان مجبور شدم عمل
سزارین بشم واینجوری شد که آوا خانم ناز مامان بلاخره بدنیا اومد... در تارخ 25 دی ماه 1391
ساعت 9 ونیم صبح روز دوشنبه بیمارستان امام علی اندیمشک...تولد تولد تولدت مبارک